اول اعتراف کنم امروز بی اعصابم 🙂
خوب تسلیم قدم یک چی گفت ؟ گفت دوست خوبم الان که اقرار کردی عاجز و ناتوانی و اقرار کردی زندگیم از دستم خارجه و غیر قابل ادارست و حتی اقرار کردی که من از اداره کردن درون خودم هم عاجزم و اونم مثل بیرونم داغونه ، دست و پا نزن و بشین سر جات !
حالا این درک چطور در قدم سه کمک می کنه ، زندگی و ارادت رو گذاشتی جلوت ، دستات رو بالا کردی و گفتی همینم ، همینه … گفتی نه می دونم و نه می تونم … حالا باید اجازه بدی اونکه همه چیز رو می دونه و همه کار رو می تونه برات انجامش بده ! بذاری دستاتو بگیره و یهویی دستاتو از دستش جدا نکنی … دیگه نباید یهو یادت بره و شروع به سرکشی کنی … نباید یادت بره اعتماد کنی … نباید دوباره توهم برت داره که می دونی یا می تونی … نباید دوباره از نقطه ی تسلیمت خارج بشی و بشینی جای خدا و بخوای خدایی کنی … نباید نتیجه ی خدایی کردنت توی زندگیت رو یادت بره که چه فاجعه ای به بار آوردی … نباید با دیدن نتایج کار کردن خداوند تو زندگیت فکر کنی این تو بودی که این کارها رو کردی و شروع کنی به منم منم …
تسلیم یعنی بگیر بشین سر جات … (این جمله از بی اعصابیم بود ، بعدی رو بخون ) ، تسلیم یعنی در جایگاه اصلی خودت قرار بگیر : فردی که درگیر یک بیماری کشندست ، به ناتوانی و عجزش اقرار کرده و پذیرفته این بیماری زندگی و افکارش رو ویران کرده و نیازمند کمک یک نیروی برتره … بیماری که داروهاش (اصول برنامه ) رو به موقع می خوره ، ناپرهیزی (لغزش روحانی و جسمانی) نمی کنه و بهترین سعی و بیشترین کوشش رو برای بهبودی می کنه ، بیماری که پاشو تو کفش درمانگرش (خداوندی مهربان بگونه ای که درک می کنیم ) نمی کنه و ادای دکترا رو در نمیاره …
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps
خسته نباشید آرام جان از اولین سوال قدم ۱ با تجربهات زندگی کردم و قدمهارو فهمیدم گفتم تشکر کنم و خدا قوت بگم بخاطر وقت و انرژی که گذاشتی دمت گرم مرد بزرگ
احسان عزیزم ، خوشحالم که خدمتم موثر بوده . ایشالا تا دوازده قدم در کنار هم ادامه بدیم.