برگشتن به این سوال و درک امروزم از پاسخش برام چقدر زیبا بود ، قبل از اینکه در موردش صحبت کنیم چیزی رو در مورد قدمهای دوازده گانه بگم … دوستان در طی مسیر معنویم یک چیز رو در مورد کتابهای معنوی و حتی فیلمها و فایلهای معنوی فهمیدم … اونها در هر زمان با منِ اون زمان صحبت می کنن ، به منِ اون زمان می آموزند و مادامی که من در مسیر رشد و آرامشم باشم ، پس هر بار که به سمتشون میرم ، منِ جدید با درکی جدید مواجه میشه ، با حرفای جدید ، با انرژی جدید … و اینه که بسیاری از کتابها ، فایلها و فیلمها با صدها و هزاران بار خوندن و دیدن و شنیدن تکراری نمیشن … و کتاب قدم هم از همین کتابهاست …
خوب سوال داره از چه اقدام و عملی حرف میزنه ؟ با چند دیدگاه میشه به این سوال نگاه کرد (و هنوزم معتقدم درک درست و غلط نداریم ! درک یک شخص درکشه ، مال خودشه ! ) .
دیدگاه اول : اجتناب از اقدام و عمل برای هر کاری ! از ترس اینکه باز هم خراب کاری کنم می تونه یکی از ابزارای بیماری باشه واسه متوقف کردنم …
اما درک الانم اینه که ما به وقتش در قدم چهار می افتیم به جون ترس ها و به خوبی خواهیم شناخت … من معتقدم این سوال و اینجا در مورد حرکت من در مسیر تغییر و مسیر آرامشم صحبت می کنه و همینجا یک اسم دیگه که برای بیماری گذاشتم رو رونمایی میکنم … بیماری «خیطه و ضایعه » … یعنی چی ؟ وقتی اسیر این بیماری باشی و با بیماری فعال زندگی کنی (وقتهایی که تسلیم بیماری و شیطان درونت شدی ) ، انجام هر کار خوب و مثبتی در ذهنت یه ترس ایجاد میکنه که ضایع نباشه این کار ، مردم چی فکر می کنن … مثلا تا دیروز من یکه بزن محله بودم ، الان سر از مسجد در بیارم ! تا دیروز زن و بچم از ترسم صداشون در نمی اومد ، الان بیام قربون صدقوشون برم ؟ تا دیروز همه ی عالم و آدم ازم حساب می بردن ، الان برم جبران خسارت ؟ تا دیروز آهنگای دهه ی بوق توی اسپیکر خونه پخش می شد ، الان فایل انگیزشی و مثبت اندیشی ؟ بیماری اینها رو با ندای خیطه ، ضایعه و ترس اینکه مردم چی فکر می کنن تبدیل می کنه به یک دغدغه و با این ترس می خواد من رو متوقف کنه …
یه خاطره هم بگم …هشت سال پیش یه روز یه دوست تازه وارد همراهم بود و ازش خواستم در طول پیاده رویمون کتابی رو ( که یادمه چهار اثر فلورانس بود ) از من بگیره و با خودش داشته باشه … چند سال گذشت تا برام خاطره ی اون روز رو از نگاه خودش بگه ! یک روز که با هم در مورد چهار اثر صحبت می کردیم برام گفت یادته چند سال پیش یه کتاب دستم دادی تو خیابون باهام باشه ، گفتم آره .. گفت توی اون چند دقیقه قدر چند سال زجر کشیدم ، عرق ریختم و وزن کم کردم ! گفتم نکنه کسی من رو با کتاب ببینه و الان می فهمم در سرش چی میگذشت …
اما واقعیت امر اینه که من در مورد خودم ، از روز اول با خودم شرط کردم که آرام تبدیل به انسانی جدید شده ، با ارزشهایی جدید ، رفتاری جدید و تا مدتی همه کاملا متعجبانه به من نگاه می کردن بعضیا فکر می کردن شوخی می کنم (چقدر لپم رو کشیدن و گفتن شیطون ، ما رو سرکار نذار) ، بعضیا فکر می کردن دیوانه شدم … ولی چه اهمیتی داشت … من داشتم از دنیا (و مدار و فرکانس ) اون افراد و کارها خداحافظی می کردم و هر تغییری طبیعیه که ترس داشته باشه … اما برای من بیش از ترس لذت داشت … لذت ورود به دنیایی جدید و ناشناخته ، از تاریکی به نور و بعد از اینکه پا روی این ترس گذاشتم و دنیای معنوی جدیدم ، تمریناتم ، قدمهام ، کارهایی که باید انجام می دادم ، تغییراتی که باید می کردم رو در آغوش گرفتم دیدم خیط و ضایع زندگی گذشتم بود ، ضایع بهادادن به ترسهام بود ، ضایع در اون تاریکی و سیاهی زندگی کردن بود ، ضایع با شیطان مشورت کردن بود …
پس هر وقت خواستی کاری درست انجام در مسیر رشدت ، در مسیر معنویت و فکری به سرت اومد که ترسوندت که چه نتایجی برات داره ، نکنه تو با این بیماری نتونی ، دیگران چی فکر می کنن ، نکنه شکستهای گذشته تکرار بشه ، نکنه باز خراب کنی ، نکنه دیگران مسخرت کنن … لبخند بزن و با سرعتی بشتر بپر در آغوش نور و در انجامش شک نکن ..
ترس از قضاوت مردم بخش دومه سواله … ترس از اینکه دیگران چی فکر می کنن … دو حالت داره ، یا کارم غلطه ، که بخاطر غلط بودنش باید متوقف بشه … و اگر کارم درسته ، مردم کی هستن که بخوان جلوی خواست خداوند و رشد معنوی من رو بگیرن … باید در طول مسیرم یک چیز رو یاد بگیرم … دو عامل ترس و غم چیزهایی هستن که فوری باید چراغ خطرای من رو روشن کنن که پای شیطان درونم و بیماری وسطه چون مسیر بهبودی جایی برای اینها نیست …
أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
و شک نکن اگر در مسیر آرامشت ، مسیر بهبودی و رشدت حرکت می کنی از همین دسته ای …
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps