رسیدیم به ترس … علت تاخیرم در نوشتن اینه که در مقابل این بحث بسیار بسیار مهم اونقدر حیرانم که نمی دونم چطور می تونم اهمتش رو برای شما جا بندازم …
ترس چیز خیلی خوبیه !
ترس هم یه احساسه ، یه پیام از جانب خداوند که ما رو از خطرات نجات میده . فقط دنیای بدون ترس رو تصور کن … دنیایی که در اون خداوند پیام نمیداد که خطر در کمینته و احتیاط کن … هیچکدوممون زنده نبودیم … اصلا نسل بشر در همون دوران پارینه سنگی میشد غذای لذیذ شیر و ببر و پلنگ و تمام !
اما مشکل کجاست ؟ این ترازنامه برای چیه ؟!
اعتقاد دارم اگه بیماری یک درخت باشه ریشه ی اون ترسه ، ساقه ی اون خودمحوری و شاخته هاش نواقص اخلاقی …
مشکل اینه که ترس شده ابزار قدرتمند بیماری برای متوقف کردن ما ، برای خراب کردن حالمون و برای فرمون دادن به ما
ترس ، نقطه ی مقابل ایمانه … هر وقت دستای خداوند رو رها می کنم ، هر وقت افسار بیماری میافته گردنم ، شروع میکنه با زبان ترس صحبت کردن …
مشکل اصلی من با احساساتم اینه که من یه گونی انداختم رو دوشم ، هر احساسی که پیامی برا من اورد رو بیماریم میندازه توی گونی که هم بارم رو سگین کنه ، هم هر وقت به کارش بیاد ، بعنوان کارت برنده رو کنه و منو داغون کنه !
اما خوب فرق ترس با باقی احساسا چیه که انقده شلوغش کردم : چی باعث میشد عادت اصلیت رو ترک نکنی : ترس از درد ! چی باعث میشه نواقص رو کنار نذاری : ترس از دست دادن لذتها و ترس از درد کشیدن ! تنبلی چیه ؟ ترس از تغییر دادن شرایط راحت فعلی ! طمع : ترس از کمبود ! چند موقعیت بی نظیر رو توی زندگیت بی خیال شدی از ترس تغییر …. ترس از قضاوت کجاهای زندگیت رو ازت گرفت ؟ کدام آرزوهات رو رها کردی از ترس از دست دادن موقعیت فعلی … عاشق شدی و ترسیدی بهش بگی ؟چند جا از حقت گذشتی بخاطر ترس ؟ بازم بگم ؟
رهایی از ترسها ، یعنی تجربه ی یک زندگی جدید
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps
ارام جان سلام
راهکار شما چیه که با تمرکز تو جلسات شرکت کنم
کلا ۹۰ دقیقه سرم تو گوشیه
خیلی دوست دارم قشنگ تمرکز کنم و پیام بگیرم
الانم تو جلسم دارم گوشی بازی میکنم
یکی از خطرناک ترین تله های بیماری اینه که فکر می کنیم در جلسه هستیم! فکر می کنیم در بهبودی هستیم، فکر می کنیم در تماس با راهنما هستیم … یعنی اینها رو از ما نمی گیره (چون اگه اینها رو از ما بگیره نتایجش فوری خودش رو نشون میده)* ، به جای اون کیفیت استفاده از اینها رو به صفر می رسونه در حالی که از لحاظ کمیت ظاهرا وجود دارند . مثلا من زنگ می زنم به راهنما اما بجای بحث بهبودی گپ و گفت و از کار و بار می گم بعد فکر می کنم من تماس با راهنما دارم! یا جلسه میام اما نود دقیقه سرم توی گوشیه و فکر می کنم جلسه هم اومدم! در حالی که نبودم … و نتایج بسیار برای من در زمانی که به این تله ها دچار شدم، ترسناک بود!
به امید خدا بر کیفیت بهبودی تمرکز کنیم ، در جلسه گوشی رو کاملا خاموش و در جیبمون قرار بدیم و برای خودمون و خداوند نود دقیقه در روز زمان بگذاریم، نتایج شگفت انگیز خواهد بود.