راز کیمیاگری بر روی الماسی کوچک ؟ اگه کتاب کیمیاگر رو خونده باشید ، یک سوال در ذهن باقی می مونه ... راز کیمیاگری چی بود که روی یک الماس کوچک قابل حک بود ؟ این چه رازیه که با دونستنش میشه سرب رو به طلا تبدیل کرد ؟ به نوعی این راز رو بارها توی کتاب دیدیم و از کنارش رد شدیم «همه چیز یک چیز واحد است» ... و به نظرم این هم برای نوشته شدن روی الماس به قدر کافی قدرتمند و خالص نیست ... پس روی الماس چی نوشته بود ... به عقیده ی من روی اون الماس نوشته شده بود لااله الاالله ... تعجب نکن ... خدایی نیست ... جز خدای یگانه . بخش اول کفر ، بخش دوم ایمان ... دو بخش اینو میگه ، خدایی نیست (یعنی اینجور نیست که یه دنیا باشه ، یه خدا و خدایی اونجور که ما بهش فکر می کنیم نیست) !!! و بخش دوم بلکه فقط خدا هست ، یعنی هیچ چیز غیر از خدا و جدا از خدا وجود نداره ... پس همه چیز یک چیز واحده ... همه چیز خداست ، وقتی خودت را خالص کنی ، اونقدر که به این وحدت برسی ، اونوقت تو و سرب و طلا یکی هستید ... اونوقت تو و باد و شن و خورشید یکی هستید ... اونوقت تو کیمیاگری ، نه ! تو کیمیاگر نیستی ، تو خود کیمیایی ... وقتی که مث وجودت به طلا تبدیل شده ...