دوازده قدم درکهای شخصی آرام از دوازده قدم روحانی
مجبور شدم این سوال رو که چکیده ی سوالات قبلیه به بحث اضافه کنم که در کتاب مستقیم پرسیده نشده ! پس این تجربه ی شخصی آرامه و ممکنه شما یا راهنماتون راه دیگه ای رو داشته باشید که قطعا ارزشمنده !
رسیدیم به تقریبا مهم ترین سوال هر ترازنامه و همینطور یکی از مهمترین مهارتهایی که هرکدوم از ما باید یاد بگیریم . مهارتی که بیماری از ما گرفته بود … مهارتی که یک قدم چهاری رو از کسی که این قدم رو کار نکرده جدا می کنه ! مهارت نقش در آوردن …
نقش درآوردن در هر اتفاقی یعنی من بتونم با بهبودی ، با صداقت ، با روشن بینی ، با تمایل نگاهی از عقب تر به خودم و یک ماجرا بندازم و سعی کنم نقش خودم رو در اتفاق افتادن یک رویداد ببینم … قاعدتا در رویدادهای ناخوشایند (مثل رنجش یا تجربه ی احساسات ناخوشایند دیگه در سایر ترازنامه ها ) نقش من ، اون دسته گلیه که بیماریم به آب داده … دوستان خوبم ، واقعیت امر اینه که ما در بهبودی و وقتی دستمون در دستان خداونده که درد غیر لازم نمی کشیم ، رنج بیخودی سراغمون نمیاد ، ترسی نداریم ، حزنی نداریم … پس اگه پای درد و رنج و غم وسطه احتمال زیاد اینه که پای بیماری وسطه ! یعنی بخش بزرگی از نقش من در حقیقت نواقص اخلاقی ای هستن که استفاده کردم …
مثلا ناصادقی ، ترس ، طمع ، حساسیت بیش از حد ، پر توقعی … می تونه نقش من در بوجود آمدن یک رنجش یا اتفاق باشه …
یادتون نره : ما داریم این کاوش روحانی رو بسیار عمیق انجام می دیم ، دوست داریم در عین حال که نقشمون در حفظ یه رنجش رو پیدا کنیم (که کتاب ازمون خواسته ) … داریم مهارت آنالیز ماجرا رو هم به دست میاریم … یعنی اصلا چرا این ماجرا به جایی رسید که من رنجیدم …
در این فرایند به خودتون سخت نگیرید … عزیزای دلم ما بچه های دردونه ی خداوندیم ، اصلا قرار نیست مچ گیری کنیم و حال خودمون رو بگیریم ، فقط قراره اگاه بشیم و رها کنیم … برای کارکرد قدم چهار بهترین راه اینه که عاشقانه به خودت و حتی اشتباهاتت نگاه کنی … هرگز به خودتون سخت گیری نکنید که سخت گیری هم از ابزارهای این بیماریه … همیشه نگاهتون به خودتون ، گذشته حال و آیندتون عاشقانه باشه … خداوند تو رو بین میلیاردها نفر انتخاب کرده ، عاشقته و داره بهت فرصت نزدیکتر شدن به خودش رو میده … این باید به تو شهامت و حس خوب بده ، نه نگاه منتقد وحال بد ..
از طرفی پا رو فراتر میذاریم … غیر از نواقص اخلاقی دیگه چه نقشی ممکنه در بوجود آمدن حوادث ناخوشایند داشته باشم ؟ «باورها و اعتقاداتی که باعث قرارگرفتن من در اون شرایط شد » …
ببینید دوستان عزیزم ، دوست داشتم این رو هم بعد از دوازده قدم و در بخش اعتقادات شخصیم بگم ولی اینجا مجبورم :
تا حالا فکر می کردیم یه اتفاق افتاده ، تجربش کردیم و باورش کردیم و بهش اعتقاد پیدا کردیم … بعنوان مثال بد شانسی های پشت سر هم آوردیم و باور کردیم آدم بدشانسی هستیم … حالا یک سوال که می تونه زندگیت رو عوض کنه : چرا اینطور فکر نمی کنی که چون فکر کردی آدم بدشانسی هستی ، این اتفاقات می افته و بدشانسی وارد زندگیت میشه ! یعنی تو داری باوری که داری رو زندگی می کنی !!! و این یعنی اگه تغییرش بدی می تونی آدم خوش شانسی بشی ! (این چیزی که خوندید ربطی به قدمها نداشت و درک شخصی آرام بود ) .
در حقیقت ممکنه من یه سری نظر ، اعتقاد و باور اشتباه دارم که دائم باعث اتفاق افتادن این رنجش ها میشده ! باید این باورها رو از دل رنجشهای ترازنامم در بیارم تا عوضشون کنم .
باز دوست دارم داخل نقش خودمون دنبال یه چیز دیگه ای هم بگردم : «ارزشهای نابجایی که باعث بوجود آمدن اون شرایط شد » … خیلی از دردسرهایی که ما تجربه می کنیم برای ارزشهاییه که به اشتباه برای ما ارزش شده یا جای اشتباهی ازش استفاده می کنیم !!! مثلا ممکنه یه نوع خاص رفتار (مثلا رفتار قلدری و صدای ضخیم و لحن لاتی) یه ارزش حساب بشه … آیا اینها واقعا ارزشمند هستند و در راستای اصول و ارزشهای انسانیت قرار دارن ؟ یا مثلا مهارت خیط کردن دیگران ، نوع خاصی از شوخی منجر به آزار دیگران ، بچه زرنگ بودن به بهای از دست رفتن حقوق دیگران … اینا همه ممکنه ارزشهای ما باشه … یا تعصب بیجا خودش در خیلی از ما تبدیل به ارزش شده ! اینا باید شناسایی بشه … و شناختنشون از ما انسانهای بهتری خواهد ساخت ، دردسرها کمتر خواهد شد و همینطور احساسات ناخوشایند کمتری رو حس خواهیم کرد …
در آخر هم بخشی از نقش هست که نیاز به هوشمندی و صداقت خودمون داره و هیشکی جز خودمون نمی تونه دستمون رو به راحتی رو کنه …
مثلا در ماجرای اصغر آقا و شیشه ی ترشی آرام ! فقط آرام می دونه که واسه جلب توجه تمام این جار و جنجال رو راه انداخته ، گریه هاش هم فیلمی بود و اصلا مسئله شیشه ترشی نبود !
این موارد رو هم بهتره پیدا کنیم و در مورد هر رنجش بنویسیم …
تمام آنچه گفتم یه جورایی روش نقش درآوردن من در ترازنامه ها بود … بعد از اتمام سوالات یه پست می ذارم و ترازنامه رو توش میذاریم و شروع می کنیم به پر کردن و بهتر یاد میگیریم نقش در بیاریم …
تکلیف شما اینجا : لطفا لیستی از نواقص اخلاقی برام در قسمت کامنتها بنویسید … یه راهنمایی : نقص اخلاقی چیزی درونیه ، یعنی سیگار کشیدن نقص اخلاقی نیست ، یک رفتاره … این رفتار حاصل یه نقص اخلاقی مثل لذت طلبیه ! دست به کار بشید و همکاری کنید چون این لیست رو آخر سر در ترازنامه استفاده می کنیم ….
لیست نواقض از نظرات شما (من رد و تایید نمی کنم ) :
-لذت طلبی، تاییدطلبی،پرتوقعی،زیاده خواهی، حساسیت زیادی، کنترل دیگر ان،سعی درتغییردیگران، عجول بودن وکم صبری،عدم پذیرش، ترس،غرور، خودکمربینی، خجالت
- تنبلی
بی‌انگیزه بودن
به تعویق انداختن کارها تا حد مرگ
تاسف و دلسوزی به حال خود
بی ملاحظگی
انتظار بیجا داشتن
حسادت
کنترل
ترس
فحاشی و بد دهنی
چشم چرانی و شهوترانی
تصورات باطل و افکار پوچ و بیهوده و خیالبافی
ناسپاسی و ناشکری
غر زدن و تقصیرها رو گردن یکی اندانختن
دنبال مقصر گشتن و دیگران رو مقصر جلوه دادن
قضاوت کردن
غیبت
منفی بافی
مظلوم نمایی
عصبانیت
دروغ
خجالت از جمع و کمروویی
ترس از بیرون رفتن
رک و راست نبودن
میل شدید به تنهایی و انزواطلبی
تایید طلبی
ساده لوحی و خوش باوری
مسخره کردن دیگران
غرور
ناصادقی
خودمحوری
خودخواهی
انتقام
رنجش
کینه و نفرت
سوءظن و بدبینی
ترس از بی پولی
ترس از تغییر
ترس از تغییر شغل
لذت طلبی، تاییدطلبی،پرتوقعی،زیاده خواهی، حساسیت زیادی، کنترل دیگر ان،سعی درتغییردیگران، عجول بودن وکم صبری،عدم پذیرش، ترس،غرور، خودکمبینی، خجالت و… . ممنون از تو و تجربه ات.
بزرگ ترین نقص اخلاقی من که دیدم تو احساسات آوردم:
تنبلی
بی‌انگیزه بودن
به تعویق انداختن کارها تا حد مرگ
تاسف و دلسوزی به حال خود
بی ملاحظگی
انتظار بیجا داشتن
حسادت
کنترل
ترس
فحاشی و بد دهنی
چشم چرانی و شهوترانی
تصورات باطل و افکار پوچ و بیهوده و خیالبافی
ناسپاسی و ناشکری
غر زدن و تقصیرها رو گردن یکی اندانختن
دنبال مقصر گشتن و دیگران رو مقصر جلوه دادن
قضاوت کردن
غیبت
منفی بافی
مظلوم نمایی
عصبانیت
دروغ
خجالت از جمع و کمروویی
ترس از بیرون رفتن
رک و راست نبودن
میل شدید به تنهایی و انزواطلبی
تایید طلبی
ساده لوحی و خوش باوری
مسخره کردن دیگران
غرور
ناصادقی
خودمحوری
خودخواهی
انتقام
رنجش
کینه و نفرت
سوءظن و بدبینی
ترس از بی پولی
ترس از تغییر
ترس از تغییر شغل
راستی آقا آرام میشه رسمی یا غیر رسما سایت شما رو معرفی کنیم
چون ما برخلاف تمام مردم دنیا تنها با بخشیدن آنچه داریم قادر به حفظش هستیم
البته من زورم میاد منبعی رو که با هزاران بار جستجو به دست آوردم به راحتی به کسی معرفی کنم
اما اینجا هر چی شما بگید هست
عزیز دل ، اینجا رو منبعی قرار دادم که هر کس رو که خداوند خواست به سمتش هدایت کنه ، خیلی هم خوبه اگه به دوستان بهبودیتون معرفی کنید .