این سوال در ترازنامه ی شخصی من می تونه دو وجهه داشته باشه ، یکی اینکه کلا نگاه کنم ببینم با کدوم دسته احساسات بیشترین مشکل رو دارم و کلیت قضیه رو ببینم (چیزی که من اینجا می نویسم ) و دوم اینکه من دقیقا ببینم کدام احساس خاصه که من واقعا باهاش مشکل دارم و اون رو ریشه یابی کنم که از کجا میاد و چرا این مشکل رو دارم ، چون اون احساس پیام بسیار مهمی برای من داره و عملکرد مهمی به همراه خواهد داشت …
خوب ، من بیمارم و بیماری من در طی سالها به نوعی من رو لذت طلب بار آورده که هر احساسی که اصطلاحا «کیف نداشته باشه » رو دوست ندارم ! انگار قطب نمای زندگی من رو دستکاری کرده بود که فقط به دنبال احساس های لذت بخش و خوشایند برم و هر احساس ناخوشایندی رو فاکتور بگیرم ، سرکوب کنم ، عوض کنم و … پس من بطور کل با تمام احساسات ناخوشایند مشکل دارم … اصلا اسمش با خودشه دیگه ناخوشایند یعنی خوش نیامدنی دیگه ! پس خوبه یه نگاه به جایگاه و کارکرد احساسات ناخوشایند بندازیم …
آنچه می خونید تکراریه و بارها در موردش در سایت صحبت کردیم ، ولی چه اشکال داره ! قبلش یادآور بشم آنچه که میگم مربوط به لحظات پاک و بهبودی منه ، در لحظات اسارت من در دست بیماری ، گرداننده ی احساسات من بیماری هستن و تنها پیام احساسات نابجا برای من اینه که خودت رو از این شرایط نجات بده ! اگه احساسات قطب نمای زندگی من باشن ، بیماری همون اهنرباییه که توی فیلما آدم نامردا میذاشتن زیر قطب نمای کشتی که جهت ها رو قاطی نشون بده 🙂
بعد از شناختن احساساتم و جایگاهشون متوجه میشم نااگاهی و بیماری من باعث شده بسیاری احساسات رو در جایگاه اشتباهی حس کنم و آگاه شدن و بهبودی و ترازنامه احساسات خوب به خود من رو رها می کنه ! چیزی که پایین می خونید در مورد احساساتیه که درست و در جایگاه واقعیشون قرار دارن …
کار احساسات چی بود ؟ قطب نما بودن ، پیام رسان بودن … احساسات خوشایند در جایگاه درستشون (پاکی و بهبودی) به معنی اینه که دمت گرم ، ادامه بده ، جای درستی هستی … باقی بمون و احساس ناخوشایند میگه یه چیزی درست نیست ، از یه مسیری خارج شدی ، امکان خطا وجود داره ، حواست رو جمع کن !
خوب عملکرد من بعد از هر حس مهمه ! در حس خوشایند کافیه دقت کنم در مسیر بمونم ، ولی حس ناخوشایند عملکرد جدی تری میخواد ، چون باید چیزی رو تغییر بدم ! تغییر؟! کلمه ای که بیماری ازش متنفره ! معلومه که احساس ناخوشایند و عملکردش رو دوست نداشته باشه …
باید دقت کنم که من به هر دو احساس نیاز دارم ، باید یاد بگیرم اون بدترین احساسه که اصلا نمی خوام ریختشو ببینم رو هم در آغوش بگیرم ، با تمام وجود حسش کنم ، ازش بپرسم چه پیامی برام داری ، چه تغییری بکنم که تو رو راهی کنم به سلامت و وقتی پیامش رو گرفتم ، با تغییر کردنم این پیامرسان خسته رو راهی کنم که بره … رهاش کنم و خودم و اون رو نجات بدم …
یه پی نوشت هم بنویسم : وقتی احساساتم رو بشناسم و جایگاهشون رو بفهمم متوجه میشم پیام خیلیاشون اینه که خودت رو بقدر کافی نمیشناسی یا خودت رو به قدر کافی دوست نداری ! خیلی از احساسات ناخوشایندم بخاطر عدم اعتماد به نفس و مهم تر از اون عدم عزت نفس منه ، یعنی وقتی من جایگاه الهی خودم ، ارزش بی نهایت زیاد خودم ، عشق آسمانی خودم رو بشناسم ، جایگاهم در زندگی ، اهمیت نسبیم در کائنات رو درک کنم متوجه میشم خیلی از این احساسات در جایگاه واقعی خودشون نبودن و خود به خود آزاد میشم …
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps
دمت گرم همیشه حامل پیامی الان که دارم تایپ میکنم دارم با خنده ای سرشار از لذت باوت تجربت تایپ میکنم💖💖💖🌹🌹🌹🌹🌹
خدا رو شکر مهرداد عزیز 🌹🌹🌹🌹
احساس طرد شدن…وقتی کسی که منو زیاد تحویل میگرفته و همش از من تعریف میکرده وقتی منو پس میزنه و جایگاهمو از دست میدم
بیماریم وحشی میشه
حس طرد شدن خیلی حس وحشتناکیه که با مواجه شدن باهاش مشکل دارم
همیشه هم توی ترازهام اینو میبینم
ترس از قضاوت مردم
عالی …. برای هر کدام از ما یک یا چند احساسه که پاشنه ی آشیله و باید با ابزار قدمها بهش رسیدگی کنیم …
ممنون از دانش و تجربه ای که در اختیار دیگران میزاری🙏🌹
ممنون از حضورت فرهاد عزیز