سوال 27 قدم سوم / نیروی برتر چگونه مراقب اراده و زندگی من است؟

متوجه می شویم که اگر بگذاریم ، همان نیرویی که ما را به این برنامه آورده است ، راهنمایی ما را همچنان ادامه خواهد داد . به آهستگی ترس فلج کننده و نومیدی را از دست می دهیم . طریقه زندگی ما ، گواهی بر اثبات این قدم است .ما از پاک زندگی کردن خود لذت می بریم و طالب ارمغان های دیگر انجمن هستیم .

خوب ، این قدم اونقدر شور و اشتیاق در من بوجود آورد که چیزی رو نگفته نذاشتم و حالا تازه رسیدیم به سوالات دیگه و من متوجه شدم جوگیر شدم و جواب همشون رو در درکهای قبل دادم … اما میتونیم بریم بصورت ریزبینانه تر روش مراقبت خداوند از اراده و زندگیمون رو بشناسیم …

خوب اراده ی من چی بود : افکار ، احساسات ، تمایلات ، درونیات و … وقتی به نیروی برتر بسپارمشون (یعنی سهم و نقش خودم رو بازی کنم ) ، نیروی برتر ازشون مراقبت می کنه اما سهم و نقش من در مورد افکارم چیه ؟! مگه نشریات نمی گه ما مسئول افکار خود نیستیم ! دقیقا بعدش میگه اما مسئول رفتار خود هستیم … 

وقتی طبق خواست خدا عمل و زندگی می کنم حال دلم خوبه ، افکارم مثبت و خداییه و بیماری در غیر فعال ترین حالت ممکنشه ، پس وظیفه ی من و سهم و نقش من اول توی بهبودی غرق بودنه ، اینجوری افکارم رو به خداوند سپردم تا ازش مراقبت کنه ، مراقبتش در این شرایط اینجوره که فقط افکار مثبت و سازنده و بر پایه ی عشق و رشد و صلح برام میاره … تمایلاتم خدایی میشه و احساساتم سر جای خودشون قرار می گیره … 

حالا با توجه به اینکه ما قدیس نیستیم فرض رو بر این بگیریم که به هر علتی بیماری من فعال شد و افکار بحران زا به من هجوم آورد ، ترس و خشم و رنجش و انواع وسوسه ها و … حالا نقش من چیه ؟ نقش من اینه : استفاده از ابزار بهبودیم … من خدا رو با استفاده از ابزارم به اراده و زندگیم دعوت می کنم … بعنوان مثال تماس بهبودی ، اقرار ، مشارکت ، شرکت در جلسه ، تراز گیری ، دعا و مراقبه … با این کارها من نقش خودم رو بازی کردم … خدا چیکار می کنه : افکار بحران زا رو ازم می گیره (کاری که خودم قادر نیستم ) ، وسوسه ها رو ازم می گیره و جایگزینش می کنه با افکار سازنده و آرامش و بهبودی … در قدم شش خواهیم دید که برای نواقص و وسوسه هاشون هم همینطوره … من به تنهایی هرگز نمی تونم یه نقص رو از بین ببرم ، من عملکرد درستم رو انجام میدم و خدا باقی کارها رو انجام میده …

خدا چطور مراقب زندگی منه : من نقشم که درست زندگی کردنه رو انجام میدم . درست زندگی کردن یعنی زندگی به روال برنامه ، یعنی زندگی برا اساس خواست و اراده خداوند و اصول روحانی … و خداوند از زندگی من مراقبت می کنه ، یعنی بهترین نتایج رو برام رقم می زنه … باز تکرار می کنم بهترین نتایج از دیدگاه خداوند ، نه طبق درک کوچک من … گاهی خیر من در چیزیه که من اون رو بدترین نتیجه می دونم !!! و خداونده که می دونه خیر برای من چیه … پس لازمه که تسلیم خواست و ارادش باشم ..