با احترام به کمیته ی ترجمه ترجیح میدم ترجمه ی خودم رو توضیح بدم (در ترجمه ی بالا کلمه ی بیماری ممکنه ما رو به اشتباه بندازه که داریم در مورد بیماری عادتها صحبت می کنیم (و بد هم نیست ، چون با بیماری خودمون هم همینطور رفتار می کردیم ) ولی واقعیت بحث سلامتی رو داره مطرح می کنه .
آیا من علائمی که نشان دهنده ای احتمال مشکل جدی در سلامتی خودم یا فرزندانم است را ندیده می گیرم و می گویم بالاخره خودش یه جوری درست میشه ؟
ظاهر سوال خیلی سادست … اما واقعیت چندان هم ساده نیست . ندیده گرفتن علائم هشدار بیماری ها برای خودم و اطرافیانم . اما همین ندیده گرفتن علائم هشدار دهنده ی خطر (و بعنوان مثال بیماری خودم و عزیزانم که جون خودم و اونها رو ممکنه به خطر بندازه ) می تونه بحث مرگ و زندگی باشه …
و هر وقت دیدم که با بی خیالی نسبت به سلامت و جان خودم و اطرافیانم دارم همه چیز رو پشت گوش می ندازم باید بدونم بیماریم فعاله و این یکی از روشهاش برای کشتن منه ! به همین سادگی … بماند که سلامتی بخش عظیمی از بهبودی من رو تحت تاثیر قرار میده . سلامت دندانهام شامل سلامت کلی بدن و اعتماد به نفس منه … سلامت قلب و ریه ، می تونه روی فعالیت های ورزشی و کیفیت زندگی و کارم تاثیر بذاره ، سلامتی پوست و مو می تونه حس بهتری نسبت به خودم بهم بده و این شیطان درونی من هیچکدوم از اینها رو نمی خواد …
بی خیالی وحشتناک یک بخش از غیر قابل اداره بودن منه . و ریشه ی اون رو بعدها متوجه خواهیم شد که نواقصی مثل بی توجهی ، تنبلی ، ترس ، بی اعتماد بنفسی ، خوش خیالی و … پشت این ماجراست .
از طرفی حالا بریم سر بحث بیماری خودم … دوستان خوبم ازتون خواهش می کنم وقتی از بیماری اعتیاد صحبت می کنیم هیچ تفاوتی بین اون و سایر بیماری های کشنده قائل نشید . اینها که در موردش می گیم فقط حرف نیستن ! این یک بیماری کشندست … و علائمش هم هر روز در من ظاهر میشه … اگه ندیده بگیرمش و بگم خودش خوب میشه … یک فاجعه در من اتفاق می افته .
بیماری هر روز در من قدرتمند تر میشه و وقتی میرسه که کاملا دست و پام رو می بنده و فلجم می کنه و فرمان زندگیم رو بدست می گیره .
این علائم هشدار دهنده چی هستند ؟ بعضیاش برای همه یکسانه ، بعضی هاش رو خودم فقط می دونم که برای من چجوریه …
مثلا وقتی سن دقیق پاکیم رو یادم میره ، وقتی تمایل به تنهایی شدید دارم ، وقتی از مسئولیتهام فراری هستم ، وقتایی که صدای زنگ تلفن وحشت زدم میکنه ، وقتهایی که رنجش هایی که مدتهاست پاک شدن دوباره زنده میشن و توی سرم شروع به بازی کردن می کنن ، وقتایی که زودرنج میشم ، وقتهایی که تمایلی به دعا ، تمرین ، مراقبه ندارم ، وقتهایی که بر میگردم سر عاداتی که من رو از این دنیا بیرون ببره (حتی اعتیاد به دیدن پشت سر هم سریال (یه چی میگم یه چی میشنوی ، منظورم 72 ساعت یکضرب پای سریال بودنه ) ، پرخوری و … ) برای من اینها علائم هشدار دهنده هستن . اگه جدی نگیرم ، تبدیل میشن به بیماری فعال تر و فعال تر …
جالبه که خود سوالات انکار و غیر قابل اداره خودشون همه علائم هشدار دهنده هستند که برای همیشه میتونه برای من حکم یک تراز نامه رو داشته باشه که آیا چراغ خطرهام روشنه یا نه .
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps