این سوال می تونه ناجی خیلی زندگی ها و باز کننده ی خیلی گره ها در روابط باشه اگه درکش کنیم و بهش عمل کنیم …
یادمه در دوران جهالت با یه عزیزی سر یه مسئله ای بحث داشتم ، این بحث ماهی دو سه بار ، در طی هشت سال تکرار میشد !!! یعنی یه بحث حدود سیصد بار تکرار شد ، همیشه یک شکل و یک سری حرف تکرار میشد ، بعضی وقتا من برنده بودم ، بعضی وقتها اون (عجیبه ها! ) !!! گاهی ابزارهای اثبات فرق میکرد ، یک بار میاوردیم تو کاغذ ، یه بار شاهد میاوردیم ، یه بار داور ، یه بار زورازمایی بود ، یه بار بازی منطق … اما چند وقت بعد ریست میشدیم و بر میگشتیم سر خونه ی اول !!! تازه می دونید قضیه چطور حل شد ؟! بیش از یک دهه است که همدیگه رو ندیدیم !!! وگرنه فک کنم اگه الانم اگه ببینمش استارت میخوره ! (البته من الان ابزار قدرتمند «شما درست میگی» رو دارم که میتونه هر چرخه ای رو بشکنه ! (اینم فاش کردن یه راز برا اونایی که گوش شنوا داشته باشن )
خوب پس تقریبا چرخه و دور باطل رو متوجه شدید … یه اتفاق که بارها و بارها اتفاق می افته میریم دوباره از اول … این اتفاق لزوما فقط در روابط خانواده نمی افته ، فقط در روابط خانواده چون نزدیکی و کمیت رابطه بیشتره بیشتر اتفاق می افته …
حالا چیکار کنیم که از این چرخه ها نجات پیدا کنیم و بجای دور خودمون چرخیدن رابطه قشنگ تر ، با کیفیت تر و زیباتر بشه و رو به رشد بذاره ؟
اول باید چرخه ها رو تشخیص بدیم و لیست کنیم ! مثلا اگه در یک رابطه ی رومانتیک صدها بار اتفاق افتاده که طرف مقابل جواب تلفنتون رو نداده ، نگران شدید ، خشمگین شدید ، دعوا راه انداختید که موبایل برا چیه پس ! و گفته نشنیدم زنگش رو ، سر کار بود ، سایلنت بودم و … و شما قاطی کردید … باید این چرخه رو اول شکار کنید ! نشانه ی چرخه های باطل تکرار شدن زیاد ، برگشتن سر خونه ی اوله … لیستشون کنید !
حالا چرخه ها رو پیدا کردیم ، باهاشون چیکار کنیم ؟ امروز شما قدم چهاری هستید ، دارید اوستای ریشه درآوردن میشید ! بگردید ریشه ها رو پیدا کنید … اونم تراز خودتون رو بگیرید ! نه طرف مقابل …
می تونید توقعات غلط و غیر واقعی در اون اتفاق رو بیرون بکشید … می تونید ببینید کجاها کنترل کردید ، کجاها قضاوت ، کجاها خواستید دیگران رو تغییر بدید و افراد و شرایط اونطور باشه که شما دلتون می خواد ، می تونید دنبال رد پای خودمحوری بگردید و در کل هر چقدر که لازمه نقش خودتون و بیماری خودتون رو در ماجرا در بیارید …
قطعا اوضاع بهتر میشه ! شرایط واقع بینانه تر میشه ، بیش از 90 درصد چرخه های باطل روابط اینجوری و با جایگزین کردن اصول روحانی ، مشارکت با راهنمام و گرفتن راه حل و نگاه از زاویه ی بهتر و بازی کردن نقش خودم و سپردن و دست برداشتن از کنترل و توقعات بیجا حل میشه !
حالا فرض (محال) میگیریم که ظاهرا من نقشی ندارم ! همش تقصیر طرف مقابله ! اونوقت وارد شدنم به چرخه ، باقی موندنم در این چرخه خودش نقش منه ! باید یاد بگیرم از ورود به چنین چرخه هایی خودداری کنم ، بیش از نود درصد از این ده درصد با کلمه ی «چشم و تو درست میگی » حل میشه ! (حتی اگه بعدش با مشورت راهنمات یواشکی کاری که فکر می کنی درسته رو انجام بدی ? )
گاهی فقط اگه دهنم رو بسته نگه دارم و انگار که توی جلسه هستم ، به مشارکت طرف مقابلم کامل گوش بدم ، چرخه از بین میره و خودش به اشتباهش پی میبره ! یا آروم میشه … گاهی فقط طرف مقابلم نیاز داره احساسات و نگاه و دیدگاهش رو کامل بگه و یکی مثل استاد همه چی دان نپره وسط حرفش تا بهش ثابت کنه که اشتباه می کنه ! همین !
بعید میدونم با این داستان چرخه ای باقی بمونه ، ولی اگر باقی موند کار مشاورها مشاوره است ! قرار نیست من به تنهایی همه ی بارها رو به دوش بکشم یا راهنمای من مشاور روابط و خانواده هم باشه … اینو هیچوقت یادمون نره که در مسائل تخصصی کمک تخصصی دریافت کنم !
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps