نشانه ی روز :

سوال 47 , 48 قدم یک / آیا از مفهوم تسلیم می ترسم ؟ چه چیزی من را متقاعد می کند که دیگر نمی توانم با موفقیت استفاده کنم

بازم با تشکر از کمیته ی ترجمه که تصمیم گرفتن قسمت دوم سوال رو حذف کنن !؟ چرا آخه ؟!

خوب چه سوال زیبایی . وقتی می خوام تسلیم بشم یه ترس وجودم رو فرا می گیره ؟ چه ترسی ؟ ترس از نا شناخته ، ترس از دست دادن ، ترس به دست نیاوردن (و این سه تا مفهوم تمام ترسهای عالم هستن ! ) . کدوم ناشناخته ؟ دنیایی آرام و بدون جنگ چطور می تونه باشه ؟ دنیایی که توش حرف گوش کنم ، دست از قلدر بازی و عمل از روی کله ی بیمار خودم دست بردارم و طبق حرفای نیروهای برتری خارج از خودم عمل کنم … من یکی که تجربشون نداشتم . تجربه ی دست برداشتن از همه چی دان بودن دست برداشتن از  می دونم و می تونم های کذایی … از دست دادن چی ؟ وقتی برای اولین بار میخوای تسلیم اصول ، برنامه ، خداوند بشی چون دیدگاهی از دنیای بدون عادتت ، دنیای بدون شیطان ، دنیای بدون لذت های کوچک پر عواقبش نداری ، قاعدتا فکر می کنی مگه دنیا بدون اینا میشه ؟ مگه لذتی وجود داره دیگه ؟ برای من اینطور بود که مثلا وقتی سیگار رو کنار گذاشتم بغض کرده بودم که آدمای عادی بعد غذا پس چیکار می کنن ؟!:-) یا در مبارزه با پرخوری می گفتم اگه نخورم پس چه لذتی می مونه … برای چای ، نیکوتین و هر عادتی که کنار گذاشتم ترسی به سراغم اومد که می گفت دنیا تمومه … دیگه لذتها رو از دست دادی …

ولی بعنوان کسی که عضو چندین انجمن دوازده قدمی هستم و دوستانم به شوخی می گن تو دیگه فقط مونده اکسیژن رو بذاری تو پرهیز بهتون میگم هیچ لذتی در جهان بالاتر از لذت تسلیم نیست … باری که از دوشت برداشته میشه شگفت انگیزه ، تو دیگه لازم نیست مسئول همه ی دنیا باشی … عادتی که ترک می کنی برات هزاران لذت جدید میاره ، لذتهایی که از ذهنت هم عبور نمی کرد که وجود داشته باشه . تسلیم تو رو با مفهوم قدرت آشنا می کنه (چه پارادوکسی ! ) .. و لذت قدرتمند بودن به واسطه ی تسلیم …

خوب بخش دوم سوال (که منم امروز و همراه شما دارم کارش می کنم ! )

این بخش داره کمکم می کنه که تسلیم بشم . تسلیم یعنی رها کردن … و دست برداشتن از چسبیدن به عادتها و مصرف … مصرف چی ؟ مصرف عاداتم ، نواقصم ، بیماریم … زندگی بیمار گونه … داره می گه بیا نگاهی بکن ببین جایی برای برگشتن داری ؟ چه چیزایی هست که متقاعدت می کنه چیزی بنام مصرف موفق وجود نداره ! مصرفی که بعدش رنج نباشه ، بعدش وابستگی نباشه ، بعدش خسارت نباشه ، بعدش درد و حال بد نباشه …

وقتی نگاه می کنم می بینم لذتهای زندگی گذشته ، مصرف ها ، نواقص ، عادتها اگر چه لحظات شیرینی رو به من میداد (که هر کی بگه لذت نداشتن دروغ می گه ، داشتن ، خوبم داشتن ! اما من نمی تونم تاوانش رو بدم ) اما حاصلش درد ، رنج ، غیر قابل اداره شدن ، از دست دادن های بسیار بود … چیزی بنام مصرف موفق وجود نداشت … درک امروزم اینه که چیزی که روحم و خداوند رو از من بگیره جهنمی بیش نیست … کدوم لذت ارزش جهنم رو داره … مگه حاصل تمام مصرفهای هوشمندانه ی گذشته و حاصل بهترین تلاشهام روزی نشد که عاجز و ناتوان و خسته به خدا پناه بردم و ازش خواستم که از این عادتها پاک بشم …

امروز تسلیم میشم و دست از ترس بر می دارم … نگاهی می کنم به اونها که تسلیم وار زندگی کردن و نتیجه ای که گرفتن آرامشی عمیقه و نوری که وقتی کنارشون قرارمی گیری حسش می کنی … حاصلش زندگی پاکه و آرامش … حاصلش راها شدن از دائم الوسوسه بودن هست …

کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps

Check Also

سوال 12 قدم 7 / تسلیم من چگونه عمیق تر شده است؟

من بعد مدتی سر انجام اومدم! کم کاریم رو ببخشید.   خوب تسلیم قدم هفتم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *