عزیزای دلم آنچه می خونید نظر و درک شخصی منه و مثل همیشه نه علمیه ، نه اجباری ! هر کسی درک خودش رو داره خو ….
خوب به خاطر یک دو کلمه که در کتاب استفاده شده بود (رابطه یا عشق رومانتیک و افلاطونی) ، مقادیر عظیمی سردرگمی و پیچیدگی در کارکرد قدم دوستانم دیدم … تفاسیر فضایی ، ترجمه ها و تعریف های عجیب و غریب !!! این بحث تا حالا احتمالا کلی هم کشته در جلسات قدم داده …
اصلا واسه همینه که میگن از اسامی و اصطلاحات خارجی توی نشریات استفاده نکنیم ، حالا چه احتیاجی بو اسم حضرت افلاطون بیاد تو کتاب قدم که اینچنین ما رو مجبور به گذاشتن یه پست جداگانه در مورد روابط و عشق افلاطونی و رومانتیک کننید ، خوب چون ماها متخصص پیچیده کردن چیزهای ساده ایم …
خوب اول کلمه ی رومانتیک و عشق رومانتیک و رابطه ی رومانتیک رو تعریف کنیم :
در یک کلام : عشقولانه! اگه عشقولانه رو متوجه بشی ، رومانتیک همونه ! تامام ! آخه چرا سختش می کنیم ! توی جلسات قدم شنیدم که عمویی سبیل کلفت گفته رابطه ی من با برادرم رومانتیکه ! خوب حالا عشقولانه رو جایگزین کن ببین درسته ؟! روابط من با برادرم عشقولانست !!! واقعا ؟! … بعید می دونم … 🙂
بابا رومانتیک ، یعنی پروانه ای ، یعنی عشقولانه ، یعنی بستنی میقولی عجقم … اوکی ؟!
(انقدر دارم توضیح میدم و قاطی کردم و با ذکر عکس دارم توضیح میدم واسه اینه که توی یک دو تا جلسه دوستانم به این نتیجه رسیدن که ماها با بابا ، داداشامون رابطمون رومانتیکه ! :-d و حال من رو در زمان شنیدن این بحث تصور کنید و تصاویری که از ذهن بیمار من گذشت … #ذهن_منحرف_من)
چی بگم خو !
پس سیب میقولی عجقم شد رومانتیک ، قاعدتا تمایلات ، کشش و انگیزه های جنسی هم در چنین رابطه ای نقش داره … حتی در پس زمینه ی افکار دو طرف … (و قاعدتا چیز بدی هم نیست و طبیعیه ، مادامیکه این رابطه سالم باشه که در بحث روابط در موردش صحبت می کنیم )
رابطه یا عشق رومانتیک معمولا بین دو جنس مخالف اتفاق می افته (مگر در مواردی که دو طرف تمایلات جنسی خاص داشته باشن )
در آخرم بگم کلمه ی رومانتیک که از رومان و داستان سرچشمه گرفته بالا پایین های زیادی رو در تاریخ گذرونده و در واقع اشاره به احساسی داستان وار ، خیالی ، بیشتر بیانگر واکنش عاطفی و پر احساس … به هر چیزی حتی یه منظره اتفاق می افته … مثلا آدم رومانتیک با دیدن یه منظره ، ماه زیبا ، یه گل احساساتی میشه … (نه دیدن داداش سیبیل کلفتش 🙂 )
حالا بریم سراغ رابطه افلاطونی …
خوب این نوع رابطه از اسم افلاطون گرفته شده ، اما این بنده خدا شخصا دخالت زیادی توی این ماجرا نداشته ! فقط انقده شاگرداش رابطه ی معنوی قشنگی با هم داشتن و یه جورایی یه عشق معنوی بلاعوض بین این بچه ها و استاد بود ، یکی از شاگردا (آقای فیچینو) نشست و این اصطلاح رو در کتاب ضیافت استفاده کرد و پای این اصطلاح به کتاب قدمهای ما هم باز شد !
این یه نوع عشق و رابطه است که بر خلاف بالایی می تونه بین هر جنسیتی برقرار بشه ، پایه ی معنوی داره و حرفی از تمایل جنسی در میان نیست . یه نوع دوست داشتن و عشق بلاعوض ، نزدیک ، بر اساس درک مشترک ، هدف مشترک ، نزدیک و صادقانست … مثل دوستای بهبودی ای که اکثر ما دیدیم چه فداکاری هایی برای هم می کنن و چقدر همدیگه رو دوست دارن …
معنی این رابطه و عشق هم این نیست که لزما هرگز به روابط رومانتیک نیانجامه ! اما ماهیتش متفاوته ! فک کنم الان افتاد دیگه …
در آخر هم بگم ، تمام روابط اصلا قرار نیست در این دو مورد بگنجن !!! رابطه ی من با اصغر آقا ، سوپری محل نه رومانتیکه ، نه افلاطونی ! یه رابطه ی خریدار فروشندس به خدا …
رابطه انواع داره ! رابطه ی دوستی ، رابطه کاری ، رابطه ی اجتماعی ، رابطه ی فرهنگی ، رابطه ی مذهبی و هزاران نوع رابطه … این دو مورد که در موردش صحبت کردیم بیشتر شباهت به عشق دارن و رابطه های خیلی نزدیکن …
پس رابطه ی من با برادرم می تونه یه رابطه یا عشق خانوادگی باشه ! همین !
از طرفی لازم نیست رابطه ی من با آقا قباد کبابی ، یا عمه شیرین ، آشپزخونه محلمون رومانتیک یا افلاطونی باشه !
ایشالا که این متن بتونه دوران جدیدی رو در انجمن هامون راه بندازه و این بحث بی دلیل و پیش پا افتاده در بین دوستان بهبودی ختم به خیر بشه …
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps
ایشالا بسیار عالی و بموقع
ممنون از حضور و نگاهتون گرشاسب عزیز
اقا ارام جان
به نظر شما عمر من یاری میده ۱۲ قدم رو با سایت شما کار کنم ؟ خیلی دیر به دیر درک و تجربه میزارید
مهدی عزیز ، زنده باشی و عمرت به خیلی بیش از اینها یاری خواهد کرد … چیزهایی پیش از این باید ما رو می کشته که نکشته ، صبر که عمرا ما رو بکشه !
در حال عبور از چالشهای مختلفی هستم ، واقعیت اینه فقط زمانهایی که حال عالی دارم و وصل هستم می نویسم … ولی بپذیر در حالت عادی هم قدمها باید حدود دو سال طول بکشه … ما هم آرام آرام داریم پیش میریم خوب … اصلا مشق امروز : روی اسم بنده بشینید مراقبه کنید !!! 🙂