لیست نوشته ها

این سؤال ، سؤالی نیست که همینجور ازش بگذریم … اگه ازت بپرسن مهمترین رابطه ای که در زندگیت داشتی کدوم بوده چی می گی ؟ خوب بهش فکر کن … ما در طول زندگی روابط مؤثر زیادی رو تجربه کردیم و هر رابطه قطعا تأثیر عمیقی در زندگیمون داشته …

خوب می دونیم که قدمها معمولا نمیان تو چشامون نگاه کنن و بگن چی بکن و چی نکن ، با همچین سؤالاتی خیلی زیر پوستی اینکار رو می کنن … خوب رک و پوس کنده داره میگه عزیز من ، اگه قراره رابطه های سالم وارد زندگیت بشه باید عوض …

خوب سوال یه من توپول داره ، یعنی داره میگه باید در مورد خودت کنکاش کنی و بیماری در این قسمت برای هر کدوممون جداگانه یه آش پخته ! باید دسته گل خودت رو پیدا کنی ! وقتی کنکاش کنیم می بینیم بعضی نواقض عنوان نقص اصلی در روابط من …

خوب در یک کلام بگم سوال چی میگه : سوال میگه بابا ترازنامه نویس ، بابا بهبودی قشنگ ، بپا جوگیر نشی از اونور بوم بیافتی و تصمیم بگیری یک شبه بشی سلطان اصلاح روابط !شروع کنی به افراط و تفریط که اینم خودش بیماریه ! آره دوست خوبم ، …

شخصیت : خوب بین روانشناسا که در تعریف شخصیت اختلاف زیاده ، پس به تعریف ساده ی ویکی پدیا از شخصیت بسنده می کنم : الگوهای معین و مشخصی از تفکر، هیجان و رفتار تعریف کرد که سبک شخصی فرد را در تعامل با محیط اجتماعی و مادی‌اش رقم می‌زنند. …

تا اینجای کار اگه سؤالات رو بخوبی کار کرده باشید باید متوجه این نکته ی مهم شده باشید که روابط ما چقدر ارزشمند هستند . اینکه روابطمون یکی از ابزارهای خداوند برای رشد ما ، برای آرامش ما ، برای حمایتمون و برای خدمت هستن . کیفیت زندگی ما قطعا …

یه چیز الان به ذهنم رسید که نیش خودم باز شد … میدونید بزرگترین اعتمادی که من کردم و شکست خوردم به کی بود ؟! به کله ی خودم ! به افکار خودم … چه دردی بزرگتر از این که یه جورایی خودت از کله ی خودت هم نارو دیده …

در بعضی کتابها اصطلاح تشکل و انجمن استفاده شده ، فرقی هم نداره … سوال خیلی شبیه سوال قبلیه ! شخصیه و باید نگاهی به گذشته بندازم (و حتی امروز و انجمنی که در اون عضو هستم ) … یه کلیت از خودمون و بیماریمون میگم ولی قبلش اعلام می …

همکلاسی ها ! اصلا جایی هم هست که ما بدون مشکل نشسته باشیم سر جامون 🙂 عمرا اگه بیماری گذاشته باشه ! این سوال هم شخصیه ، باید مروری از دوران تحصیلتون بکنید ، احساسات ، رنجش ها ، توقعات ، رقابت ها ، دشمنی ها ، دعواها ، ترس …