نشانه ی روز :
رنجش
رنجش

سوال 17 قدم چهار / رفتارهای من چگونه به افزایش رنجش هایم کمک کرد؟

عجب چیزی کتاب میگه … 
ما کردار گذشته و رفتار فعلی خود را مرور می کنیم تا ببینیم کدام یک از آن ها را می خواهیم نگه داریم و کدام را به دور اندازیم . البته هیچ کس ما را مجبور نمی کند که از بدبختی های خود دست برداریم . این قدم به عنوان یک قدم مشکل معروف شده است ، اما در واقع بسیار ساده است .
خوب این رو من برای شلوغ شدن توی ترازنامم نیاوردم ، ولی اگه مشتاقی واقعا ترازنامه کاملی داشته باشی خوبه که در هر رنجش نگاهی به رفتارهای خودت بندازی که چیکار کردی که به اینجا کشیده شد !  چون جاهای دیگه در موردش زیاد صحبت کردیم شلوغش نمی کنم  ،این سوال  میخواد یه نگاه درست و حسابی و صادقانه بکنم ، ببینم چیکار کردم که این رنجشها رو تا به امروز حمل کردم ؟! اصلا چیکار کردم که یه اتفاق ساده رو به رنجیده خاطر شدن و از اون به رنجش تبدیل کردم و اون رنجش رو سالها حمل کردم ! 
راستش اینه که سوال می خواد دست بیماری رو رو کنه تا ببینم راه و روشش چی بوده و آگاهم کنه و این تمایل رو در من ایجاد کنه که دیگه گولش رو نخورم و این راه و رسم رو ادامه ندم … و پاراگراف بالا چه باحال گفت که هیچس ما رو مجبور نکرده از بدبخت بودن دست برداریم ! این یه انتخابه ! اگه دوست داری رنجش مادر شوهر یا باجناقت رو تا ابد نگه دار ، خودت رو شرحه شرحه کن … وگر نه خودت رو از این احساس ناخوشایند رها کن … 
 
میان نوشت :بذارید یه راز رو بهتون بگم که قرار نبود تا بعد از دوازده قدم و قبل از رسیدن به راه و روش شخصی روحانیم براتون بگم ولی دلم نمی آد … عزیزای دلم می دونید چرا وقتی دوستانمون توی بهبودی رو می بینیم که برنامه رو خوب اوردن توی زندگیشون ، می بینیم آرامتر ،سالم تر،  شادتر ، موفق تر حتی پولدار تر و در کل خوشبخت تر هست ، حتی نگاه که می کنی می بینی خوش شانسی هم از سر و روشون می باره ! مگه ترک یه عادت می تونه این کارها رو بکنه !؟ خوب جواب من نه هست ! ترک یه عادت کار خاصی نمی کنه ، اما ورود به فرایند بهبودی و دوازده قدم بله ، خیلی کارها می کنه … چون در طول سالیان رازهای زیادی رو در بهبودی کشف کردم … یکی از این رازها اینه : «حال خوب ، اتفاقای خوب » … این یک کلمه رو صد هزاربار تو دفترت بنویسی کمه ، ربطی هم به قدمها نداره ، این یه قانونه … حال دلت که خوبه اتفاقای خوب سراغت میان و برعکسش هم صدق می کنه …. دقت کردی وقتی شنگولی اتفاقا و خبرای خوب پشت سر هم میاد و شنگولترت می کنه … اما وای از روزی که حال دلت خوب نباشه ، قبض و قسط و بدهی و آدمای ناجور و اتفاقای ناخوشایند پشت سر هم جاری میشه و به قولی زپلشک آید و زن زاید و مهمان ز در آید 🙂 … علت همین قانونه … وقتی تصمیم میگیرم رنجشهام رو رها کنم یا بهتر از اون ببخشم ، اتفاقی که می افته همون حال خوبست … قطعا اتفاقای خوب پشت بندش قراره سر راهم باشه … 
 
رفتارهای من چطور باعث شد رنجشهام بیشتر بشه ، رفتن به گذشته ، مرور اتفاق اونم با فیلتر بیماری و با آب و تاب ، حفظ و حمل رنجش ، هیچ کاری نکردن برای شفاف شدن ماجرا ، سرکوب احساسات خودم ، میل به خود آزاری ، میل به مظلوم نمایی ، کینه جویی ، خود آزادی ، انتقام طلبی و کلی ابزارای زشت و کثیف بیماری برای حفظ و حمل و افزایش رنجشه … واقعا اینا چیزای خوبی هستن ؟! یا رنجش چیز خوبیه ؟اون خنجری که به خودم میزنم ، سمی که خودم می خورم ، دردی که خودم می کشم و جالبه که اون بنده خدای مقابل اصلا روحش هم از حال من بی خبره … 
اصلا اگه به این فکر کنیم که واقعا فایدش چیه که من اینهمه سال زجر بکشم ؟! آخه چرا ؟! مگه کم از جانب بیماری شکنجه میشم ، کم در عذابم ؟! خودم هم آتیش این تنور رو بیشتر و بیشتر کنم ؟
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps

Check Also

سوال 16 قدم چهار / چگونه عدم توانایی یا عدم تمایل من برای تجربه کردن بعضی از احساسات باعث به وجود آمدن رنجش شد؟

خوب رسیدیم به بخشی که داره اهمیت احساسات رو در بوجود اومدن رنجشها بهم یاد …

2 comments

  1. سلام اینکه من یه رنجشی رو میام برای بقیه بازگو میکنم و بقیه هم حق به من میدن و آب و تاب بهش میدن و میگن تو مورد ظلم قرار گرفتی هم میشه جز رفتارهای من برای افزایش رنجش؟؟؟؟؟

    • چقدر قشنگ گفتی و منم یاد گرفتم، دقیقا … یه وقتایی ما با لباس حق به جانبی و مظلوم نمایی رنجش ها و اتفاقات گذشته رو به امروز دعوت می کنیم و با گرفتن تایید از دیگران در حقیقت تاییدیه ای برای بیماریمون می گیریم که به حمل رنجش ادامه بدیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *