سوال 16 قدم یک / چه بحرانهایی باعث شد به بهبودی روی بیاورم ؟

چقدر سوال زیبا و ظریفی … پیش از هر چیز یه جواب بزرگ توی خودش داره : میگه عزیز دلم ، اگه در زندگیت درگیر بحران هستی راه حلش اینه که به بهبودی روی بیاری ! 

اما فکر کنم تا اینجا تعریف درستی از بهبودی نگفتیم ، پس قبل از کارکرد سوال به مفهوم بهبودی بپردازیم .

بهبودی که کلمه ی ترجمه شده ی ریکاوری انگلیسیه (و واقعا بعضی کلمات رو نمیشه با تمام حجم و بار معناشون ترجمه کرد و واقعا ریکاوری مفهوم کامل تری رو میرسونه ) … مسیر آرامش منه … مسیری که من طی اون دوازده قدم رو کار می کنم و زندگی می کنم ، بهبودی نقطه ی مقابله بیماریه …  یک حالته ، یک نوع از رفتاره ، یک منش و مهمتر از اون یک جاده و مسیره در راستای بهتر بودن و بهتر شدن ، در راستای التیام زخم هایی که از بیماری خوردم … پس خودتون اصطلاحاتش رو آنالیز کنید … اصطلاح وقتی بهبودیم فعاله یعنی در حالت تسلیمم یعنی دارم طبق اصولم عمل می کنم یعنی بیماریم غیر فعاله … و بماند که چه نشانه های لذت بخشی داره بهبودی فعال (زمانی که حالم خوبه ، شکرگزارم ، خدا رو حس می کنم ، همه رو دوست دارم ، قدرتمندم و کلی صفات خداگونه در من فعاله یعنی دقیقا در مسیر بهبودی و با بهبودی فعالم ) که در طی مسیر متوجهش می شیم …

بگذریم و برگردیم سر سوال

چه بحران هایی باعث شد به بهبودی روی بیارم … دقت کنید ، نگفته چه بحرانهایی باعث شد مثلا عادتم رو ترک کنم ، مثلا سیگار نکشم ، یا پرخوری یا مواد رو ترک کنم … گفته چه بحرانهایی باعث شد به بهبودی روی بیارم . این به این معنیه که پاکی به تنهایی کافی نیست و باز هم بحران های من با وجود پاکی خالی بدون بهبودی ادامه پیدا می کنه ! و راه نجات من از بحران مسیر بهبودیه که این مسیر هم همون مسیر کارکرد دازده قدمه .

چه بحرانهایی ؟ زمانی که عادتم توی زندگیم بود ،خودم رو با عاداتم و نواقصم سرکوب می کردم ، بی حس می کردم و همین سرکوب و بی حسی هم باعث وجود کلی بحران میشد … یعنی زمان مصرفم (و فرقی نمی کنه مصرف چی ، مصرف اون عادت اصلی ، مصرف نواقص اخلاقی و … ) زندگیم کاملا از دستم خارج شده بود و پر از انواع بحران بود ، بحران در روابط ، بحران درون سرم و افسردگی و نارضایتی و پرخاشگری و نا امیدی و ترس و … ، بحران در زندگیم و کارم و شغلم و تحصیلم و … که همش بر اثر همین بیماری به شدت فعال بود و این بحرانها من رو به سمت پاکی از این عادتها و نواقص کشوند …

بی حس کننده کنار رفت ، اما دردها تموم نشد !!! گاهی با باز شدن چشمم به واقعیتها دردها چند برابر میشد و دیگه چیزی نبود که باهاش اونها رو ندیده بگیرم ، گاهی هنوز همون بحرانها در زندگیم بود (چون من و طرز فکر و رفتارم تغییر که نکرده بود هیچ ، بدتر شده بودم )، خلأ درونیم جای اینکه حل بشه بزرگتر شده بود ، منی که زندگیم رو به دنبال لذت بردن باخته بودم و لذتی بدست نیاورده بودم ، همون بی حس کننده های موقتی رو هم زمین گذاشته بودم و کله ی بیمارم می گفت دنیا دیگه تمومه ، دیگه نمی تونی ادامه بدی ، دیگه لذتی در جهان وجود نداره و باقی عمرت همش درده  و همه چیز به ظاهر فاجعه آمیز می اومد … تا اینکه بعد از اینهمه درد از دست این بیماری که در سرم بود و زندگیم رو چنین درد آور کرده بود به دنبال درمان گشتم … درمانی به نام بهبودی … شروع کردم به بهتر بودن … هر روز کمی بهتر از روز قبل …. شروع کردم با بکارگیری اصول برنامه و دوازده قدم آرامتر شدن ، آگاه تر شدن و التیام یافتن … بیماری رو که شناختم و دوای متوقف کردنش رو ( حتی اگر فقط برای امروز و یک روز یک روز بود ) ، فهمیدم میشه آرام بود ، میشه سالم بود ، میشه لذت برد ، میشه زندگی کرد …

(و همینجا در پرانتز بگم اینها که بیماری درباره لذت می گفت  بزرگترین دروغهایی بود که از بیماری در زندگیم شنیده بودم ، زندگی شخصی من سالهاست که سراسر لذت و شادی و شور و شعفه و هزاران لذت بزرگتر از لذت عادتهام و بیماریم رو در این سالیان تجربه کردم و همینجا این پیام رو بدم که بهبودی واقعی یعنی تو باید و باید و باید شاد باشی و لذت ببری ، اما لذتی که برنامه بهت یاد میده ، لذتی سالم و باور نکردنی )

پس راه حل نجات از بحران ها ، پناه بردن به مسیر آرامش ، مسیر بهبودی و مسیر خودشناسی و آگاهی از طریق دوازده قدمه … مسیری که خداوند در اون جاریه و حمایت و هدایتش رو برای من در اون قرار داده …

کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps