نشانه ی روز :

سوال 32 قدم دوم/ ایا توقعات واقع گرایانه من در مورد پیشرفت بهبودیم به واقعیت پیوسته یا نه ؟ ایا درک می کنم که بهبودی در طول زمان اتفاق می افتد و نه یک شبه ؟

چقدر قشنگ داره برا من جا میندازه که اول : هر وقت مسیر درست رو بری ، توقعات واقعی ، منطقی و معقولت اتفاق می افته . شاید این به نظر بدیهی بیاد ، ولی برای منی که یک عمر توان تشخیص توقع واقعی و غیر واقعی رو نداشتم و هر چه توقع داشتم اتفاق نیافتاد ، امروز این خودش کلی امید داره ! توقع داشتم که بتونم پاک زندگی کنم و شد ، توقع داشتم اوضاع بهتر بشه و شد ، توقع داشتم وقتی از برنامه کمک میگیرم به من کمک بشه و شد و دهها توقع واقعی دیگه … از طرفی نکته ی زیبای دیگه ای که سوال به من یادآوری می کنه اینه که باید درک کنم بهبودی یکشبه اتفاق نمی افته و یک فرآینده … من امروز به خوبی میدونم که بهبودی مقصد نیست ، یک مسیره و من در هر لحظه باید در طول مسیر بیشتر و بیشتر از اون لذت ببرم ، استفاده کنم و رشد کنم چون این مسیر بی پایانه و من باید از بهانه جویی برای رسیدن به مقصد دست بردارم ! می دونم که به جایی خواهم رسید که احساس کنم به بهبودی نسبی رسیدم (و من امروز دارم این رو با وجودم احساس می کنم ) ، و این بهبودی نسبی یعنی یک توقع واقعی از بهبودی ، یعنی امروز از روز قبلم بهتر ، شادتر ، آرامتر ، آگاهترم … و فردا می تونم از این هم بهتر بشم … در عین حال که می دونم بیماری در کنارم و با من در حال رشد و یادگیریه و من حتی با این مسئله به صلح رسیدم … 

عزیزان من فراموش نکنید اکثر چیزهای خوب دنیا فرآیند هستن … باید دست از عجله کردن برداریم . از طرفی باز هم نگاهی به سوال قبل کنیم ، توقعات واقع گرایانه از بهبودی چی هستن … برنامه  دو تا وعده بیشتر نداره ، وعده ی عشق و امید … برنامه تنها این دو تا رو به من میده … منم که باید با این دو تا بال رشد کنم ، پرواز کنم و گوشه گوشه ی زندگیم رو بسازم … هیچ کجای برنامه نگفته من بهت احترام ، خونه ، ماشین ، رابطه و … می دم … برنامه جایی برای موندن نیست ، راهی برای رفتنه … با عمل به رهنمودهاش و طی این طریق مطمئنا یاد خواهم گرفت که هر چه که بخواهم رو بدست بیارم ، اما اگه توقع داشته باشم با مدت کوتاهی بودن در برنامه ، غول چراغ جادو ظاهر بشه و اینها رو برای من کادو شده بیاره توقع غیر واقعیه …. 

و شاید وقتش باشه که تفاوت مفهوم صبر و تحمل رو با هم مروری بکنیم … وقتی من بی قرارم ، نتیجه گرا هستم ، عجول هستم و از لحظه ی حال و نقطه ی پذیرش و فروتنی خارج میشم و یه جورایی در توهم آینده به سر می برم یعنی دارم تحمل می کنم ، یعنی دارم درد می کشم ، لحظه ی حالم رو از دست می دم ، حتی بخاطر این شرایط نامساعدی که در وجودم داره اتفاق می افته بی قرارم ، حس مثبتی و تجربه نمی کنم و در نتیجه بسیاری از آنچه باید برای رسیدن به اینده ای که انتظارش رو دارم باید انجام بدم رو هم با این بدحالی انجام نمی دم ….

اما صبر کلمه ایه که با وقار و ارامش همراهه … صبر یعنی من نیم نگاهی به آینده دارم ، اما می پذیرم که رسیدن به آینده فرآیندیه که من هر چقدر در لحظه ی حال عملکرد بهتری داشته باشم ، قشنگ تر بهش میرسم … صبر یعنی در لحظه لذت می برم ، بهترین سعی و کوششم روبرای بهبودیم انجام میدم ، واقع گرایانه و با پذیرش و فروتنی زندگی می کنم و با این حس خوب و عملکرد درست قطعا نتیجه ای که دریافت می کنم نتیجه ای درسته …

اگه بخوام از خودم و راستش رو بگم ، باید بگم هر بار صبر کردم و با توقعات واقع گرایانه پیش رفتم ، آنچه اتفاق افتاد معجزه آسا بود و هدیه ی خداوند به من یک قدم از واقع گراییم فراتر رفت و میوه ی درخت صبر همیشه شیرین تر از آنچه بود که تصور می کردم … خدایی که من بهش اعتقاد دارم (نیروی برتر شخصی من )  کریمه و این یعنی اگه من یکی بخوام ، اون ده تا میده … و امروز دارم آرزوهایی رو زندگی می کنم که زمانی توان عبور از ذهنم رو نداشتن ! اما اینها حاصل رفتن مسیری ده ساله بود ، و اگر در طول این مسیر بالا پایینهای بسیاری رو نمی داشتم و اگر پله پله رشد نمی کردم امروز اینجایی که هستم نبودم …

 

کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *