نشانه ی روز :
خسارت از روی اراده شخصی
خسارت از روی اراده شخصی

سوال 7 قدم سه / اراده شخصی من چگونه بر دیگران اثر گذاشت ؟

ما به مانند طوفان و تند بادی بی رحم به زندگی افراد خانواده ، دوستان و حتی غریبه ها تازیانه می زنیم و کاملا از خرابی که در پشت سر باقی می گذاریم ، نا آگاه هستیم . اگر شرایط طبق دلخواه ما نباشد سعی می کنیم به هر نحو ممکن آن را به گونه ای تغییر دهیم تا به اهداف خود برسیم . حاضریم به هر قیمتی به خواسته خود برسیم . چنان سرگرم تعقیب افکار و خواسته های آنی و اجباری خود هستیم که کاملا رابطه ما با وجدان مان و نیروی برتر قطع می گردد . برای کار کردن این قدم نیاز است که هر یک از ما راه هایی را که از آن طریق طبق اراده شخصی خود عمل کرده ایم را تشخیص دهیم . (بخشهای اول هر مطلب از نشریات NA کپی شده است ) 
خوب اول بگم که این سوال و سوال قبلی نیاز داره که در گذشته ی خودم کنکاش کنم و مثالهای عملی از آثار و روش عملم از روی اراده ی شخصیم رو در زندگیم ببینم ، حتی لیست کنم و بهشون نگاه کنم (هر چند دردناک باشه لازمه که انجامش بدم ) تا بتونم شناخت بهتری از هوای نفسم و کارهایی که می کنه و روشهایی که عمل می کنه و تاثیراتش بر خودم و دیگران داشته باشم … 
با توجه به اینکه سعی کردم سایت رو شخصی نکنم پس من به کلیت کار می پردازم و شما به جزئیاتش در زندگی خودتون …
خوب ! اراده ی شخصی به من در سوال قبل آسیب زد ، خوب بالاخره زندگی خودمون بوده و اختیارشو داشتیم ! (الکی مثلا! ) اما دردناکتر از اون اینه که ما با عمل از روی اراده ی شخصیمون از هر جا که عبور کردیم به دیگران هم آسیب زدیم ! کمی فکر کنیم ، در محل کارمون … با نواقصی مثل  طمع و بد اخلاقی و نتیجه طلبی و احمال کاری و تنبلی و بی تفاوتی و بی مسئولیتی و ناصادقی و کج دستی و بی خیالی و … (بازم بگم ؟) چه بلایی که به سر صاحبان کار و مشتریانمون آوردیم ! در خانه با بی حوصلگی و بدخلقی و پر توقعی و ندیده گرفتن دیگران و خودخواهی و خود محوری و غرور و خشم و … چه کردیم با خانواده ؟! با دوستانمون ، با بی وفایی و کج خلقی و تایید طلبی و خودخواهی و بی رحمی و بی تفاوتی و حسادت و غرور و طمع و … چه کردیم … همسایگانمون با بی مسئولیتی و بی قانونی و بی ملاحظگی و بدخلقی و… ما چه کردند … بیشتر نگم براتون ، خودتون می تونید یه نگاه بکنید و متوجه بشید بدون اینکه بدونیم ، از هر جا که با اراده ی شخصی عبور کردیم آثار مخربمون رو به جا گذاشتیم … 
یادتون باشه اینارو مرور نمی کنیم که حالمو بد بشه … چون به وقتش میریم واسه جبران خسات و روحمون رو سبک می کنیم … اینا و میبینیم که بدونیم اینا همه حاصل اون هوای نفسه که هر کاری دلش خواست کرد برای رسیدن به خواسته هاش و حتی اجازه نداد بفهمیم چه داریم می کنیم … امروز هم اگه بهش بها بدیم و یادمون بره خدایی هست و بهبودی ای هست و مسیری هست ، ممکنه همون خسارت ها رو بزنیم ، چه بسا بدتر ! 
 
امروز یه درک آنی داشتم که همینجا سرفصلش رو می گم تا به وقتش برسیم بهش … قدم سه قدم رهایی از هوای نفس و «توکل» است … بزن دست قشنگه رو …
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps

Check Also

من نمی توانم خدایا تو می توانی

سوال 13 قدم سه /آیا در بهبودی زمانهایی بوده که احساس کنم که اراده و زندگیم را به دست خود گرفته ام ؟ چه چیز باعث هشدار به من شد ؟ چه اقدامی کردم تا خود را به قدم سوم دوباره متعهد کنم ؟

در نسخه انگلیسی دو نکته ی ظریف وجود داره : سوال میگه : آیا در …

4 comments

  1. دوست عزیز من فقط قدم یک رو با راهنمام کار کردم و اینجا هم در سایت شما فقط قدم یک رو مطالعه کردم البته کاملا سلولی
    گاهی نگاهی به جوابهای قدمهای ۲ و ۳ میندازم و احساس میکنم از همون لحن عامیانه استفاده نمکنیدقدم ۳ رو مثلا خیلی کتابی تر تجربه گذاشتید یکم برا معتاد سخت نیست به نظر شما؟ شاید سطح سواد ما پایین باشه لطفا راحت عامیانه قابل فهم برا همه اشخاص جامعه تجربه بزارید
    ممنون ازت

    • مهدی عزیزم ، ممنون از همراهی همیشگیت …
      دو تا نکته هست : صبور باش … به وقتش و سال بعد که به قدم سه برسی ، اونقدر آروم و صبور و پخته تر شدی که متوجه میشی هر چیزی توسط نیروی برترمون سر موقع خودش چقدر قشنگ کنار هم چپیده شده …
      از طرفی توجهت رو باید جلب کنم به مفهوم گمنامی : یعنی فارق از نام به اصول بپردازیم ، (یه تفسیرش میشه اینکه الان به جای اینکه به این فکر کنیم که فارغ درسته یا فارق 🙂 به اصل مطلب یعنی گمنامی بپردازم) … کمنامی اینجا یعنی اینکه جدا از اینکه پیام چه طوری ، به چه زبانی ، کجا ، با چه لحنی هست ، از کی هست ، از کجا هست …دنبال اون پیام خدا برای خودم بگردم …
      در آخر در مورد لحن ، نویسنده من نیستم ، میسپرم به خودش … فقط انگشتهام رو روی کیبورد میذارم … باقیش خودشه …

  2. سلام
    ممنونم از تجربه تون که با ما دوستان هم درد به اشتراک گذاشتین
    امیدوارم روزی برسه که هیچ معتادی از بیماری اعتیاد و مصرف مواد مخدر تجربه زندان تیمارستان و مرگ رو نداشته باشه و
    هر معتاد،یک معتاد بتواند قطع مصرف کند
    وسوسه سیری ناپذیر مواد مخدر از وی گرفته شود
    و
    راه و رسم تازه ای برای زندگی پیدا کند
    آمین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *