اجبار ؟! من ؟! شیب ؟! بعید میدونم کسی بتونه ماها رو مجبور به کاری کنه ! مگه نه ؟! البته که نه ? ما یه «مجبور کن سر خود» داریم (عجب اسمی واسه بیماری ) ! رجوع میکنم به یکی از مباحث قدم یک : وقتی به بیماری بها …
Read More »سوال 10، قدم یک /آیا از روی اجبار به وسوسه ایی عمل کرده ام که بعد وانمود کنم که طبق نقشه و خواست خود بدان صورت رفتار نموده ام؟ آن مواقع کی بوده اند؟
این سوال می خواد یه چیز رو من آویزه ی گوشم کنم ! آرام وقتی از روی وسوسه عمل کنی دیگه خبری از اختیار و انتخاب و خواست تو نیست ! بیماری لبخند زنان افسار رو انداخته گردنت و هر جا بخواد می بردت … و توی اون لحظات برای …
Read More »سوال 7 قدم یک / اخیرا بیماری من به چه شکل و فرم خاصی بروز کرده است ؟
اخیرا … یعنی این بیماری در تمام لحظات زندگی من قابلیت بروز داره ، من از اون مصون نیستم و ارتباطی به 3686 روزی که دارم خودسازی می کنم و از عادت بیماریم دورم نداره ! من فقط برای امروز پاکم و در همین امروز هم ممکنه این بیماری به …
Read More »سوال 4 قدم یک / وقتی فکری به سرم میزند فوری و بدون در نظر گرفتن پیامدهایش به آن عمل می کنم ؟ به چه صورت دیگری رفتار من از روی اجبار است ؟
اگه فکر می کنی فرمان زندگی تابحال کاملا دست خودت بوده ، این سوال می خواد یه تلنگر کوچک بزنه … چقدر توی زندگیم وقتی فکری به سرم زده فورا بهش عمل کردم ؟ همون لحظه و آنی ؟ و بدون اینکه ببینم اثرات این عمل روی زندگی خودم و …
Read More »