نشانه ی روز :
سوال دهم قدم یکم

سوال 10، قدم یک /آیا از روی اجبار به وسوسه ایی عمل کرده ام که بعد وانمود کنم که طبق نقشه و خواست خود بدان صورت رفتار نموده ام؟ آن مواقع کی بوده اند؟

این سوال می خواد یه چیز رو من آویزه ی گوشم کنم ! آرام وقتی از روی وسوسه عمل کنی دیگه خبری از اختیار و انتخاب و خواست تو نیست ! بیماری لبخند زنان افسار رو انداخته گردنت و هر جا بخواد می بردت …

و توی اون لحظات برای اینکه بتونه بیشتر و راحت تر کنترلت کنه و این سقوط رو با هم ادامه بدیم  از این ابزار انکار استفاده می کنه : در شرایطی که از روی وسوسه عمل کردم فکری در سرم میگه این انتخاب توه ، نقشه ی خودته ، تو کنترل همه چیز رو در دست داری ! در حالی که این دروغی بزرگه و بازی گردان من نیستم …

اما واقعیت چیز دیگه ایه : اون جمله ی مشهورم : من تا لحظه ای حق انتخاب دارم که به بیماری بها نداده باشم … من تا لحظه ای در مسیر درست و در امنیتم که دستان پدر رو رها نکرده باشم … فرمان زندگی من تا لحظه ای در دستان منه که اون رو به دستان شیطان درونم نسپرده باشم … ولی به محض اینکه دست پدر رو رها کردم ، به شیطان درونم گفتم تو برون ، دیگه دست من نیست که کجا میرم ، نقشه ای در کار نیست ، کنترلی در کار نیست .

مثال برای این مسئله زیاده … مثلا وقتهایی که پرخوری می کنم و شروع می کنم توجیه که چون این غذا ر دوست دارم و دارم لذت می برم دارم تا خرخره می خورم و این نقشه ی منه ، اما واقعیت اینه که آرام در درون خودش داره صدایی دور رو داره که داره  زار می زنه که بسه … بسه … نمی خواااام ، بیشتر نمی خواااام ، من چاقتر میشم … من نا آرام تر می شم … ولی به خوردن ادامه میدم …

راه حل چیه  ؟ این سوال (یا بهتره بگم این ابزار ! چون هر سوال قدم یک ابزار روحانیه که به جعبه ابزار روح من اضافه میشه ) چطور کار می کنه ؟

لحظه ای که دست به کار عمل به وسوسه ای شدم و صدای ذهنم گفت ببین این نقشه ی خودته ، انتخاب خودته و شروع کردمبه  فکر کردن به نقشه ای که ظاهرا کشیدم برای عمل به وسوسه این سوال باید یه چراغ خطر بالای سرم روشن کنه و به من اعلام کنه ببین ! نقشه ای در کار نیست ! بیماری میخواد خفتت کنه و فرمون رو از دستت بگیره ! سریع به خودت بیا ، از خدا کمک بخواه ، دست به دامان بقیه ابزار شو … و فرمون رو از بیماری بگیر …

و واقعیت امر اینه که این بیماری شوخی نداره ، وقتی روز اول فهمیدم که کُشندست ! و کمر به نابودیم بسته ، پس هرگز نباید ساده بگیرمش و مثلا بگم حالا همین یه بار به حرفش گوش کنم … چون همون یه بار گاهی می تونه اونقدر خسارات جبران ناپذیری به من ، زندگیم ، روحم ، اطرافیانم ، جسمم و … وارد کنه که گاهی با مرگ برابری می کنه و گاهی تا مرگ ادامه پیدا می کنه …

کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps

Check Also

سوال 40 قدم 4 / به چه شکلهایی از روی اجبار خواستار برقراری رابطه ای شده ام ؟

اجبار ؟! من ؟! شیب ؟! بعید میدونم کسی بتونه ماها رو مجبور به کاری …

12 comments

  1. واقعا عالی برام سوال باز شد

  2. سلام تا حالا اصلا مفهموم سو آلات رو درک نمیکردم،،ممنون که هستی

  3. انقدر ساده و قشنگ توضیح داده شده که من سوال رو فهمیدم ممنونم خدمتت قبول

  4. خیلی زیبا فحوای کلام رو میرسونی
    تبریک میگم بهت
    پاکیت بی تاریخ باشه همدرد خوبم

  5. عالی بود.بعد سالها تازه فهمیدم وسوسه و انکار چیست.ممنونم دوست من

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *