خطر جدی ؟ چیزی که جانم ، سلامتم ، آزادی ، امنیت شغلی ، ، عاطفی ، خانوادگی ، روحانی و در کل زندگیم رو به چالش بکشه ؟ وقتی فکر می کنم بله . زمانی که دچار بیماری فعال بودم و درگیر عادتهای بیمار گونه و خودمحورانم بودم ، غلام حلقه به گوش صدای شیطانی پنهان در درونم بودم که فقط خواسته های اون رو عملی می کردم . گویی دیگه چیزی اهمیتی نداشت … جسم ؟ جان ، سلامتی ؟ بارها جونم رو خودم به دستور بیماری به خطر انداختم . مثل کسی که مسخ شده بود و هیچ اهمیتی برای جونش قائل نبود . امنیت شغلی ؟ تمام چراغ خطرهای نابودی شغلم رو می دیدم و مثل کسی که در خوابه کوچکترین احساسی نسبت بهش نداشتم . خانواده ؟ اصلا نمی دیدمشون ، براحتی زندگی خانوادگی در حال از هم پاشیدن رو می دیدم و به دستورات بیماریم می رسیدم . روحانی ؟مگه خطر روحانی هم داریم ؟ بله !!! خطرناکترین خطر اونیه که خدا رو و روحت رو از تو بگیره ، چون بعدش دیگه چیزی برای از دست دادن نخواهی داشت … و من اجازه دادم بیماری هر چه می خواهد با من بکنه …
ولی این یعنی چی ؟! این یعنی غیر قابل اداره شدن زندگی . یعنی وقتی به این بیماری بها بدی در خطری ! انواع خطرهای جدی … و یادمون نره بیماری فقط عادت اصلی ما نیست .
یه خورده بیشتر فکر کنیم … کدوم یک از نواقص اخلاقیمون همینقدر خطر برامون ایجاد کرد ؟ بخاطر شهوت چه کارهایی کردی که در معرض خطر جدی قرار گرفتی ؟ نا صادقی چطور ؟ چه دروغهایی گفتی که آبرو و اعتبارت رو زیر سوال برده ؟ طمع چطور ؟ بگم ؟ بگممممم؟
آره عزیز دل . این شیطان هر بار که بهش بها بدم من رو به سمت خطر میبره . و هر وقت دیدم در معرض خطر هستم و بی تفاوتم ، باید بفهمم که پای بیماری وسطه ، فوری باید به ساحل امن بهبودی پناه ببرم . به آغوش خداوندی که تمام امنیت دنیا رو به من هدیه میده … باشد که قدر بدونم .
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps