صمیمیت … تعریفای زیادی ازش هست ، برای من نزدیک تر شدن یک ارتباطه تا حدی که یک همدلی و همراهی و شناخت بیشتری بوجود بیاد و نقابها پایین تر بیاد و رابطه رنگ و شکل قشنگتری به خودش می گیره … اما انچه که گفتم برای بیماری یعنی کابوس !!! بیماری من بیماری تنهایی ، تاریکی و پنهان کاریه … عمرا دوست داشته باشه با یکی همدل و همراه بشم و نقابها رو هم پایین بکشم … خوب صمیمیت های گذشته که پایه و اساسش بیماری بود ، با آدم اشتباه به دلیل اشتباه صمیمی میشدم و طبیعی ترین اتفاق برای اون رابطه خسارت خوردن طرفین بوجود اومدن یه تجربه ی درد آور بود .
خوب ریشه ی بیماری من که ترسه ، یه همچین سندی هم از نتیجه ی صمیمیت دست گرفته (و نمی گه اون اتفاقات دسته گل خودم بوده ) و شروع می کنه امروز هم من رو دور کردن و ترسوندن از صمیمیت با شریک های کاری ، اجتماعی ، دوستان و حتی خانواده … (همینجا یه پرانتز باز کنم ، کلمه ی همسران در کتاب قدم به معنی تایید چند همسری نیست ! آقایون سوء برداشت نفرمایند ! منظور همسر سابق و فعلی هست برای اون دسته عزیزانی که تجربه ی چند ازدواج دار ! ) …
اما امروز من در بهبودی می دونم یکی از برگ برنده های من روابط صمیمانه ی من هست ، رابطه ی صمیمی درست ، با انسان درست ، در شرایط درست و بر پایه و اساس بهبودی و خواست و اراده ی خداوند به من یادآور می کنه که تنها نیستم ، محکوم به تنهایی نیستم ، لازم نیست همه چیز رو درون خودم نگه دارم ، لازم نیست خود واقعیم رو همه جا پنهان کنم و در کل زندگی من رو بسیار شیرین تر میکنه … یکی از چیزهایی که باعث میشه وقتایی که دلم گرفته حالم خوب بشه فکر کردن به عزیزانم هست که باهاشون صمیمی هستم …
اصلا دقت کردی به این بند فقط برای امروز :
کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps