نشانه ی روز :

سوال 37 قدم چهار / چه تضادهایی در شخصیت من ، حفظ دوستی یا یک رابطه ی رومانتیک را برای من مشکل می سازد ؟

خوب به قول کتاب ، اون آخرای قبل از ورودمون به راه راست 🙂 برای ما تنها یک سری روابط قلابی باقی مونده بود … وقتی فکرش رو هم می کنم می بینم خدایی من از نظر روابط و دوستی و روابط رومانتیک به جایی رسیده بودم که فکر کردن …

Read More »

عشق رومانتیک ، عشق افلاطونی !؟

عزیزای دلم آنچه می خونید نظر و درک شخصی منه و مثل همیشه نه علمیه ، نه اجباری ! هر کسی درک خودش رو داره خو …. خوب به خاطر یک دو کلمه که در کتاب استفاده شده بود (رابطه یا عشق رومانتیک و افلاطونی)  ، مقادیر عظیمی سردرگمی و …

Read More »

روابط

خوب رسیدیم به بخش روابط قدم چهارم … و در مورد اهمیتش اگه بخوام بگم در یک کلام میگم : کیفیت زندگی و سرنوشت هر کسی وابسته به سه رابطه هست : رابطه با خودش ، رابطه با دیگران و رابطه با خدایی که درک میکنه … تامام تامام ! …

Read More »

سوال 36 قدم چهار / به خاطر ترس هایم ، چگونه خود را فریب داده ام؟

دو سوال قبل بود که می گفت برای پنهان کردن ترسهام چیکار می کردم و درباره ی انکار صحبت کردیم … حالا رسیدیم به نوع دیگه ای از انکار که از ترسهامون سرچشمه میگیره … حتما تا حالا در مورد این قابلیت عجیب غریب و منحصر به فردمون براتون گفتم …

Read More »

سوال 35 قدم 4 /نگاه کردن به ، یا افشاء شدن چه چیز ، بیشترین ترس را در من بوجود می آورد ؟ فکر می کنم در این صورت ، چه اتفاقی رخ خواهد داد ؟

خوب ببینیم سوال چی می خواد ! میگه خفن ترین ترست از بدترین رازت رو نگاه کن … این پاشنه ی آشیل توه که بیماری ممکنه یه روز ازش بدترین سو استفاده رو بکنه … باهاش مواجه شو ! لیستش کن ! بیارش توی نور و با آگاهی امروزت بهش …

Read More »

سوال 34 قدم چهار /چه کارهایی برای پوشیده نگه داشتن ترس هایم انجام داده ام؟

ترس که ریشه ی بیماری ماست ، یکی از قوی ترین ابزارهای بیماری من و برگ برنده ی اونه . اما ما بیماری رو داریم میشناسیم که در تاریکی رشد میکنه ، اصلا کارش پنهان کردن ابزارهاشه و این سوال می خواد کاری کنه تا بفهمم ترسهام رو چطور پوشیده …

Read More »

سوال 32 قدم چهار / از چه چیز یا چه کسی می ترسم ؟ چرا؟

نقل از کتاب : ما از آزار شدن یا تحت فشار احساسی شدید قرار گرفتن می ترسیم و بنا بر این نصفه و نیمه زندگی می کنیم ، اعمال انسان های زنده را انجام می دهیم ، بدون این که کاملا زنده باشیم . ما می ترسیم که دیگران ما …

Read More »

ترس

رسیدیم به ترس … علت تاخیرم در نوشتن اینه که در مقابل این بحث بسیار بسیار مهم اونقدر حیرانم که نمی دونم چطور می تونم اهمتش رو برای شما جا بندازم … ترس چیز خیلی خوبیه ! ترس هم یه احساسه ، یه پیام از جانب خداوند که ما رو …

Read More »

سوال 31 قدم چهار / رفتار من چگونه به افزوده شدن احساس گناه و خجالت در من کمک میکند ؟

حس گناه

قبلا گفتیم احساس گناه و خجالت یه پیامه برای قطع کردن عمل اشتباهی که داریم انجام می دیم ، آلارمیه برای رها کردن دست خداوند … و اگه کار از کار گذشته باشه ، یاد آوریه برای درست کردن ماجرا و جبرانش … اما من چطور این احساس رو یک …

Read More »

سوال 30 قدم 4 / در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد و باوری باعث شد که بدانگونه عمل کنم ؟

خوب رسیدیم به احساس گناه و خجالتهایی که در اونها نقش داشتم ، معنیش چیه ؟ یعنی من در اون لحظات باید احساس گناه می کردم یا خجالت می کشیدم . معنیش اینه خداوند با این پیام به من گفته نکن بچه ! دست بردار ، خجالت بکش ! ولی …

Read More »