نشانه ی روز :

سوال 18 قدم یک / اولین باری که تشخیص دادم بیماری برای من یک مشکل شده کی بود؟ آیا سعی کرده ام آن را اصلاح کنم. اگر آری .چگونه؟ اگر نه .چرا؟

سوال خیلی راحت میخواد بگه من بیخود اینجا نیستم و باید یه تجدید خاطره بکنم … چطور به اینجا رسیدم ؟ اینجا چیکار می کنم ؟ جایی برای رفتن دارم ؟ همینطور اگه مدتیه که از مسیرم فاصله گرفتم باید بدونم اونجایی که الان ازش حرف می زنم و مشکلاتی که ازش صحبت می کنم با جدایی از مسیر همیشه در انتظارمه ….

راستش اینه که باید برای ادامه ی راه سنگهام رو با خودم وا بکنم . آیا من به آخر خط با بیماریم ، این شیطان وسوسه گر که زندگیم رو دچار مشکل کرده  رسیدم ؟  وقتش رسیده نگاه کنم که چی شد که تصمیم گرفتم پامو بذارم توی مسیر آرامش و بهبودی ، آیا راه دیگه ای هم مونده بود ؟

اولین بار که فهمیدم بیماری برام مشکل شده وقتی بود که تفاوتم رو با دیگران حس کردم ، دیدم همه چیز به هم ریخته ، فهمیدم عاداتم دارن من رو رسما به سمت نابودی می برن ، هر کدوم جداگانه کمر به قتل من بسته ، زندگیم اصلا یک زندگی عادی نیست ، وقتی که فهمیدم شاد نیستم ، وقتی که فهمیدم از آخرین خنده هام ماهها گذشته ، وقتی که فهمیدم امید در من در حال مرگه ، وقتی که احساس ترس همه ی زندگیم رو گرفته بود ، وقتی که فاصله ی خودم رو با خداوندی که درک می کردم اونقدر زیاد دیدم که حس تنهاییم دهها برابر شده بود ، وقتی که اطرافم پر شده بود از رابطه های قلابی و نقاب ، یا از همونها هم خالی شده بود ، وقتی که از رفتار دیوانه وار خودم هم می ترسیدم ، وقتی که دیگه آرزویی نداشتم جز عادی بودن و عادی شدن زندگیم …

برای هر کس یه طور اتفاق می افته و داستان هرکسی متفاوته ولی هر کس یه لحظه داره که خودش می فهمه دیگه بسه !

و سوال می پرسه براش چی کار کردم ؟ شروع کردم دست و پا زدن ، تلاش برای ترک عادتهام ، تلاش برای تغییر زندگیم ، تلاش برای عوض کردن عادتهام ، تلاش برای عوض کردن افراد اطرافم ، تلاش برای هر چی که می تونستم انجام بدم … نتیجه ؟ هیچ ! همه چیز داشت بدتر میشد … مثل کسی بودم که در مردابی گیر کرده و دست و پای اضافه می زنه !

و دیگه تلاش نکردم … به انتظار نشستم تا سقوطم رو ببینم و بفهمم آخر این سرنوشت تاریک چیه  و در اون آخر خط با آخرین نوری که توی قلبم باقی مونده بود  از خدا کمک خواستم … فکر می کنم این مهم ترین کار در کل طول زندگیم بود … در نقطه ی پایان ، در سیاهترین لحظات ، از تنها قدرتمندی که میشناختم کمک خواستم …

و داستان بهبودی آغاز شد …

کانال تلگرام مسیر آرامش، دوازده قدم آرام: این روبرو کلیک کنید شاید باز شه! ورود به تلگرام با یاروشکن 😂 می تونید در تلگرام این رو سرچ کنید : aram12steps

Check Also

سوال 25 قدم یک / بیماری من چگونه باعث آزار رساندن به خودم ودیگران شده است؟

آخ آخ … این سوال چقدر سوال تکان دهنده ایه … البته نگران نباشید این …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *